زندگی نامۀ : هوشنگ معین زاده
هوشنگ معین زاده در آذر ماه ۱۳۱۶ در شهرستان تبریز از یٔ اهری (ارسباران) به تبری، و با روییشه وری در آذربایجان با خانوادهاش به تهران آمد.
تحصیلات ابتداییاش را در تهران و دوران متوسطه را در تهران و آبادان گذراند و در سال ۱۳۳۷ با اخذ دیپلم ریاضی از دبیرستان فرخی آبادان،ی رفت و سه سال بعد با درجه ستوان دومی فارق التحصیل و به نیروی دریایی منتقل شد. خدمات افسریاش را در هنگ تفنگداران دریایی، نیروی دریائی ارتش شاهنشاهی ایران در خرمشهر آغاز نمود.
معین زاده پس از چند سال خدمت در جنوب ایران با سمت سرپرستی نیمی از ۲۰۰ نفر دانش آموزان نیروی دریایی ایران، ییه، دورۀ ناوبری را در ٔ نیروی دریایییه گذراند.
یه به درخواست سازمان اطلاعات و امنیین سازمان شد و برای انجام ماموریتی، به سفارت ایران در اردن هاشمی اعزام گردید. پس از شش ماه خدمت در اردن هاشمی، به سفارت ایران در لبنان منتقل شد.
با پایان ماموریت چهار سالهٔ او در لبنان، به درخواست خود، به ماموریتش در سازمان اطلاعات و امنییان داد و به نیروی دریائی بازگشت. چندی بعد نیز به درخواست مدیر عامل سازمان بنادر، برای تصدی مدیریی رانییران و عراق در اروند رود (شط العرب)، از ارتش به وزارت راه و به سازمان بنادر منتقل گردید.
با شروع بحران و نا آرامیها در ایران، با روییف امامی، معین زاده به درخواست وزیر مشاور در امور اجرایی، به نخست وزیری منتقل و با سمت مدییی و پیگیری نخست وزیمیشود. و تا ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷یار آخرین نخست وزیر پادشاهی ایران، در این سمت باقی میماند. دو ماه و اندی پس از انقلاب، او نیز مانند بسیاری از دولتمردان ایرانییب بودند، از طرییو به فرانسه میآید و تا به امروز در ای
معین زاده و جمهوری اسلامی
هوشنگ معین زاده از جمله دولتمردانیی نخست شروع شورش ۵۷، مخالف آن بود. او همراه با ایرانیانیشورش و بلوا بودند، به مقابله با آنها برخاست و تا به امروز هم به مبارزهٔ خود ادامه میدهد.
یی از اقدامات به یاد ماندنی معین زاده در پیش از ۲۲ بهمن ماه سال ۵۷، طراحی و اجرای تظاهرات طرفداران قانون اساسی در میدان بهارستان بود. او انجام این تظاهرات را یار پیشنهاد و با موافقت او، این تظاهرات را اجرا و مدیریت یی سامان دادن این تظاهرات، به گفتهٔ ناظران بیطرف، بیش از سیصد هزار نفر در میدان بهارستان گرد هم آورد.
معین زاده میگوید: قصد ما از برگزاری ایبه دنیا نشان دهیمٔ مردم ایران طرفدار خمینی نیستند! و به همین اتهام نیز پس از ۲۲ بهمن ماه ۵۷ تحت تعقیب قرار میگیرد و بناچار ایمی.
ین زاده همراه با برادر خود، زنده یاد سرتیپ جواد معین زاده و تنی چند از افسران و دولتمردان ایران، نخستین سازمان مخالف جمهوری اسلامی در را با نام «ارتش رهایی بخش ایران»یل میدهند. درست در زمانیینی در اوج اقتدار خود بود. او با یاری یی از دوستان دوران دبیرستانی خود، نشریه «آرا» ارگان رسمی ارتش رهایی بخش ایین نشریه اپوزیسیدر اطریش منتشر می.
هوشنگ معین زاده با جسارت تمام در نخستین شمارۀ « آرا»،ی را صادر و اجرای آن را بر عهدهٔ مهین پرستان ایران میگذارد.
با آمدن ارتشبد اویسی به صحنه مبارزه و پیوستن ارتش رهائی بخش ایران به این امیر دلاور، هوشنگ معین زاده اولین رادیو مخالف خمینی را تحت سرپرستی زنده یاد تورج فرازمند در عراق به راه میاندازد تا بتواند صدای مبارزان ایرانی را به گوش ملت ایران برساند.
با این همه، معین زاده پس از مدتی حضور موثر و پر تلاش در عرصه مبارزات سیاسی بویژه پس از درگذشت پادشاه فقید ایین زاده را هم برای نظرخواهی دربارهٔ ٔ مبارزات مبارزین به قاهره خواسته بودی معین زاده به قاهره مییماری پادشاه او را به بستر میاندازد و چند روز بعد هم رخت از جهان برمییت می پیوندد.
و معین زاده میگوید: تنها این شانس را پیدا یی از سربازان ارتش شاهنشاهی ایران در مراسم خی و لحظهایمن هم تابوت پادشاه بزرگ سرزمین اهورائی.
در واقع معین زاده با درگذشت پادشاه ایران، صحنه مبارزات سیاسی می و به مبارزه فرهنگی و به ی عصر جدید ایران میپیوندد.
او به صراحت میگوید: با تجزیه و تحلیل اوضاع ایران و ایرانیان ، به این نتیجه رسییاسی، بدون مبارزهٔ فرهنگی، به عبارتیی فرهنگی»، نمیتواند به نتیجه برسد. با چنین برداشتی، شروع به مطالعه می تا پی به علل واقعیی این بار ملت ایران ببرد.
حاصل چندین سال مطالعه و پژوهش سرسختانه معین زاده، چندینی نظیرییهاییینه ای بسیار گرانبهائی ید آنها را ارج نهاد و گرامی داشت و خواندنشان را به همه و بخصوص به جوانان سرزمینمان توصی
هاییباید در فردای آزادی ایران در مدارس و دانشگاهها تدریها و ی در اختیار همگان قرار گیرد.
هوشنگ معین زاده و ی
هوشنگ معیی جایگاه ویژه اییگر روشنگران متمایز می. بایسته است، پیشاپیش اشاراتی به این وییهای او بیندازیم و ببینییی قرار دارد.
ی عصر جدید ایران را فرزانگان نامداری پایه ریزیدهیی از آن را برعهده داشتند. فرزانگانی مانند زنده یادان، شجاع الدییامنش، مسعود انصاری، مهندس جلال آشتیانی، منوچهر جمالی، محمد عاصمی ی مانند بهرام چوبینه، علی میرفطروس، حسییم شریفی، ی، هومر آبرامیان، لطفالله روزبهانی، امیر فیض، آزاده شفیق، بهروز صوراسرافیل، هوشنگ زنوزی، سیاوش بشیری، سیی، آلفرد آبرامیان، ستار سلیمی و دهها و صدها شخصیتهاییی نام درعرصههای گوناگون فرهنگی، ایفرزانگان ایران . ضمن اییندگان بزرگ ایران نیز مانند نادر نادر پور، اسماعیل خویی، هادی خرسندی، میرزا آقا عسگری (مانی)، محمد جلالی (سحر)، مسعود سپند، فریدون فرخ زاد و بسیاری دیگر با سرودههای ملی و میهنی خود به اییی بخش توان و نیرو میبخشیدند. همچنانچه هنرمندان و طنزپردازان و خنیاگرانمان و برنامه سازان و روزنامه نگاران نیز به رهروان روشنگریی بخشیدند و نیز به سهم خود بخشی از سنگینی ای
معین زاده زمانیی پیهای ارزشمندی از تلاشهای پیشین خود در عرصه مبارزاتی سیاسی یین ی نیز مانند تلاشهای پیشین خود،ین ترس و واهمهاییتهای تلخ تاریخ میهن خود ندارد. در این باره خود او میگوید بسیاری از همقطاران منیچ گناهی نداشتند، به جوخههای اعدام سپرده شدند. از اینرو اگر هم من در اییزی زیادی از دست ندادهی زودتر به دوستان خود خواهم پیوست.
با اییپردازیم بشرح نخستین اثر هوشنگ معین زاده، نویسندهٔییاری از واقعیتها را بی پرده و بی پروا در اختیار ما گذاشته است.
به عنوان یادآوری باییی عصر جدید ایران، به دو دلیل بسیار مهم، نقطهٔ عطفی در ای بشمار میآید:
نخست ایی، زمانیی پییییامنش به یفرو رفته بود. در واقع رژیم آخوندی، با ترور این مبارز نستوه فرهنگی، فضایین فرهنگی و اهل قلم از صحنهٔ مبارزات یده بودند. رژیم هم با خوشحالی میییی، دیی جرأت قلمزنی علیه آنها و اسلامشان نخواهد داشت. در واقع چنین هم شده بود و همهٔ فرهنگی تحت تاثیر جو احتناقییران بوجود آورده بودند، از صحنه مبارزهٔ فرهنگی
و هوشنگ معین زاده دقیقاً پس از ده ماه از ترور آریامنش و در اوج ناامیدی مبارزین فرهنگی، با اولی«خیام و آن دروغ دلاویز!»، عملاً وارد عرصهٔی شد. و دلاورانه معاد روز قیامت اسلام را یی از اصول سه گانه(توحید و نبوت و معاد)ادیان ابراهیمی، بویژه اسلام است، به چالش گرفت.
معین زاده با انتخاب «بهشت» اساس و ستون اصلی معاد روز قیامت است،ین حال نیز بهترین و جذابترین پاداش جهادگران و تروریستهای انتحاری اسلامی محسوب میشود را با طنزی گزنده، چنان به نقد ی. او با اینیهائی را در اختییچ ییشمندان مسلمان، چه ایرانی و چه غیر ایرانی جرأت گفتن و نوشتن آنها را نداشتند. و ایاو، نبرد خود را با رژیم آخوندی علناً و به صراحت ضمن ایاو نخستین ایرانی استبعدییامنش با بی پروائی فریاد سر داد و گفت:
« آخوندها بایهٔ روشنگر دهها و صدها روشنگر دیگر پا به میدان خواهند گذاشت و سنگر را پر خواهند و چنین هم شد».
در واقع، این معیی به آخوندهائی داد یییامنش دیی جرآت دست اندازی به بساط و ٔ آخوندها را نخواهد داشت.
«خیام و آن دروغ دلاویز!» با نام حقیقی نویسنده بر جلد آن نقش بسته بود، اولیی نقادانه بهشت خدای اسلام و ادیان توحیدی را به چالش میگرفتی در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران و جهان اسلام بی سابقه بوده.
معین زاده میگوید: وقتی با تنی چند از دوستان دربارهٔ«خیام و آن دروغ دلاویز!» صحبت ء همهٔ آنها به من توصیه و ، از انتشار ای خودداریمیگفتند: ماشین ترور آخوندها به راه افتاده و به دنبال مخالفین میگرددی رایه آنان و رژیمشان باشندی دنیا ، پیدا میمیند. وقتی هم این دوستان منطق مرا میشنیدند و میدیایییرفتم، زیرا بر ایییید آنان را به این تصور یشود میهن دوستان ایرانی را به رعب و وحشت انداخت.
خیام و آن دروغ دلاویز! نخستییییی برای معین زاده شهرت و معروفیت بزرگی آورد و او را در ردینامدار آزاد اندیش و نویسندگان شجاع و خرافه ستیزان گستاخ و بی پروا به ایرانیان شناساند. آنچه در ایین زاده را از دیگر روشنگران ایرانی متمایز میسازد، ایی بر خلاف فرزانگان دیگر ایرانیها و اسناد و مدی مانده از مورخین و محققییوهٔ جدیدیه استزنده یاد، استاد شجاع الدین شفا، جای این شیوهٔ نگارش (رمان فلسفی) در ادبیات ایران خالی بود و معینهای متعدد خود، جای خالی رمان فلسفی را در ادبیات و فرهنگ ایران
استاد شجاع الدین شفا، معین زاده را ٔ «رمان فلسفی» در ادبیات ایران
دانسته و نامیده است.
گفتنیی اسلامییهن ما نیز از جملهٔ اییچ ییشمندان، پا به حریم «توحییادی ادیان توحیدی است، نگذاشته است. با ایی سال از ظهور اسلام میگذرد، ترس از متولیان قشری و متعصب اسلام، هیجرأت پرس و جو در بارهٔ خدا و معاد روز قیامت او را ندارد. به همین علت هم مسلمانان ناچارند یغمبرشان و در پی او شریعتمداران دین و مذهبشان گفته اند، بپذیرند. در غیر اینصورت مهدور و الدم شمرده و خونشان مباح میشود.
در چنین اوضاع و احوالیمعین زاده در نخستین خود، بهشت خدا یشود را به نقد می. او با دلیل و منطق و با بهره گیری از سرودههای نقاد اییم عمر خیام و تعبیر و تفسیر فلسفی سرودههای او، در قالب یٔ شیرین و جذاب، بهشت را با دید نقادانه به نمایش میگذارد. و با به صحنه آوردن، شیخ ابو علی سینا، یی دیگر از اعجوبههای عالم بشری یام از او به عنوان استاد خود یدوش به دوش هم، این میعادگاه الهی را با آب و تاب بسیار شرح داده، از ارزش و اعتبار میاندازند.
معین زاده بعد از بییش از ای، و این سرزمین رعب و وحشت را هم به چالش بگیرد، با شجاعت و گستاخی تمام به سراغ خود خدا میرود. و به گفتهٔ مولانا «هیچ آدابی و ترتیبی نمیجوید و هر چه دل تنگش میخواهدییم الله – لن ترانی – گفته است»، به گفتگو مینشیند و بی پروا حرف دلش را میزند! و سخنان منطقی خدا را میشنود و بازگو میایییتاب را خواندهاند، میگویند: معین زاده حرف دل ما را زده است!
اآنسوی سراب» نامیده است، رندانه می گوید:
« من با خدا دیدار و گفتگو می!». « خدا مرا به دوستی برگزیده!». «گاهی مرا به بارگاه خود میخواند و گاهی هم برای دلجوئی من، به خانهام میآید!».
و او، با ایو با سخنان جسورانهٔ خود، پایه گذار فلسفهای میی تعبیر و تفسیر آن تا به امروز شش در بارهٔ خدای عز و جل و متعلفات او نوشته است. به گفتهٔ یی از فرزانگان ایرانی، نه تنها در ادبیات اییات جهان نیز هیچ نویسندهای ایٔ خدا ننوشته و او را از دریچههای مختلف و از زوایای گوناگون یده است.
به گفتهٔ یی از صاحب نظران ایرانی، اگر هر یهاییین زاده در بارهٔ خدا به فارسی نوشته است، به یی از زبانهای زنده دنیا مانند، انگلیسی، فرانسه، اسپانیائی نوشته شده بود، جار و جنجالی در حوزهٔ الهیات ایجاد میشد و چه بسا نام هوشنگ معین زاده هم از زمرهٔیآمد.
او بعد از فراغت از آنسوی سراب، به سراغ دوزخ میرود و این بار قصهاش را از حضور عزرائیل برای قبض روح آغاز مُردن است، شروع می«هفت خوان آخرت»را شرح میدهد. او در رد فلسفهٔ دوزخ، موضوع عزرائیل را در قبض روح،یرا در سئوال و جواب شب اول قبر آغاز می تا برسد به شنیدن صدای صور اسرافیل توسط مُردگان و رستاخیز آنانی دادگاه عدل الهی (ٔ خدا توسط بشر، بجایٔ بشر توسط خدا) و ماجراهای مربوط به آن و بعد هم یا چپ او، به ترازوی عدالت سپردن دفتر اعمال، پل صراط و طبقات هفتگانهٔ دوزخ و وقایهای آنچنانیتازیانههای توام با آتش دود و دم و غیره به صورت فیلم به نمایش میگذارد تا هر انسانی با هر میزان عقل و شعور، درستی یا نادرستی آن را در نزد خود بسنجد و داوریند.
دریغ است شرح زندگی اییین موضوع به پایان برد و آن ای در سه سال دوران فترت یا روشنگری عصر جدید ایران، هوشنگ معین زاده به تنهائییپی در پی ی، خون تازهای به رگهای اییهمرزمانش را به میدان فرا خواند و چنیدر سال سوم ترور زنده ییی، از سه نویسندهٔ روشنگر نامدار عصر جدید روشنگری ایران منتشر شد. زنده یاد استاد شجاع الدیٔ خود «تولدی دیگر زنده یسعود انصاری با یییش «روز قیامت در اسلام» وارد عرصهٔ نبرد شد و هوشنگ معین زاده با یی از جذابترین و در عین حال عقلائیترین نقدهای حوزهٔ الهیات،«مدی خدایان» عرصهٔ روشنگری را روشن ساخت.
و ی عصر جدید ایران، دومین مرحلهٔ خود را با ای با شتابی ی سابقه بود.
با انتشار همزمان ایپر آوازه، ترس و هراس ایرانیان نیز فرو ریخت و جنبش بینظیری روشنگری روز به روز پر بارتر و پر شتابتر به راه خود ادامه داد. اهل نظر، صاحبان قلم، هنرمندان، شاعران، روزنامه نگاران، تحلیلگران و مفسران سیاسی و اجتماعی و غیره همگی به میدان آمدند و آنچه میدانستند، همه را نوشتند، گفتند، ه و مییییف دین و مذهبشان و از پندار و رفتار و گفتار عالمان دین و مذهبشان آگاهند.
امروزه به درستی می توان ی عصر جدید ایران، به همت فرزانگان ایرانی، در طول چهل سال گذشته به اندازهٔ هزار و چهار صد سال، اسلام را از جنبههای گوناگون و از زوایاییده و به چالش انداخته است.
ایید به ارزش خدمات هوشنگ معین زاده ی عصر جدید ایران یی۱۳۸۰ اولیی نوشته شده توسط یی از فرزانگان مقیم ایران را در خارج از ایرانو پایه مبادلات روشنگری درون و برون مرز را پایه گذاریی بسیار خواندنی و آموزنده و روشنگر با نام « پیامبران خرد در پیتاریی هزارهها» به قلم «شهریار شیرازی» نام مستعار نویسنده ای
*
در پایان این زندگی نامه، برای آشنائی علاقمندان با آثار این نویسندهٔنام های او را به ترتیب انتشارییم:
آثار منتشر شده بقلم نویسنده
ی خدایان در دو جلد:
– خیام و آن دروغ دلاویز! (بهشت)
– هفت خوان آخرت! ( دوزخ)
ب: خدا:
– آنسوی سراب
– آیا خدا مُرده است!؟
– بشارت، خدا به زادگاهش باز میگردد
– وصیت نامۀ خدا
– میراث خواران خدا ( انا الحق گویان)، در دست انتشار.
پ: متفرقه:
– یت من و امام زمان
– سفرنامۀ دنیای ارواح
– پیامبران خرد در پییی هزارهها(شهریار شیرازی)
آثار در دست انتشار
– اندیشههای زرتشت
– فلسفۀ انسان خدائی
– تراژدی الهی
– ی «قصه قصه قصه»
– قصۀ من و شیطان
– بهشت: خواب بهشت! راه بهشت!