در هستی شناسی ایرانی آدمی « بنده ی خدا» نیست! « دستیار خدا» در کار آفرینش است.
خویشکاری آدمی این نیست که شبانه روز پیشانی بر خاک بساید و رو به نا کجا آبادی که نمی داند کجاست، زانو بر زمین زند. خویشکاری آدمی این است که با کار و کوشش ، در پرتو خِرَد و اندیشه ی نیک زمین را جشنگاهی بسازد برای خود و برای آب و خاک و گیاه و جانور .
در راستای چنین بینشی بود که نیاکان فرمند ما جشن در پی جشن می ساختند تا بنیروی شادی بر سپاهِ اهریمن چیره گردند.
جشن های سالانه مانند نوروز و مهرگان- جشنهای ماهانه مانند: فروردینگان، اریبهشتگان و… جشن های آب مانند آب پاشان و آبانگان، جشنهای آتش مانند جشن سده وجش سوری، گهنبارهای شش گانه، و جشن های پراکنده پدید آمدند تا ایرانیان بنیروی شادی «بنیاد لشکر غم را براندازند».
این بخش از فرهنگستان جهانی کورش بزرگ دانشنامه ی کلان جشنهای ایران است