با سپاس بیکران از ایرانیار گرانمایه
دکتر میر مهرداد میرسنجری
در شرایط سیاسی حاکم بر دنیای نوین، قطب بندی و دسته بندی های منطقه ای در مناطق مختلف جهان از جایگاه ویژه یی بر خوردار شده است.
هم اکنون اتحادیه های متعددی در مناطق مختلف جهان بر پایه مختصات جغرافیایی خاص یا ویژگی های نژادی یا همگونی تاریخی و فرهنگی شکل گرفته که از آن میان می توان به اتحادیه اروپا با 27عضو اروپایی، اتحادیه عرب با حضور 22 کشور عرب آسیای غربی و شمال آفریقا ، اتحادیه کشور های جنوب آسیا به نام سارک شامل هفت کشور شبه قاره هند، اتحادیه کشور های جنوب شرق آسیا یا «آسه آن» و اتحادیه کشور های آمریکای جنوبی اشاره نمود. تجربه این اتحادیه ها نشان داده که افزون بر همگرایی و هم اندیشی منطقه یی بنیه اقتصادی ، دفاعی و جایگاه سیاسی این کشورها نیز بسیار تقویت شده است و در همین راستا خلاء وجود اتحادیه کشور های هم فرهنگ و هم ریشه ایرانی تبار در منطقه آسیای میانه و غربی به عنوان اتحادیه کشورهای فلات ایران یا ایران بزرگ بسیار احساس می شود، اتحادیه ای که می تواند تقویت کننده برنامه های بلند مدت توسعه ایران در چشم انداز بیست ساله ایران 1400 تلقی شود.
جایگاه ژئو پلتیک ، تاریخی و فرهنگی ایران در طول هزاران سال همزیستی، نقشی غیر قابل انکار در کشورهای نو استقلال دور تادور ایران بر جای گذارده است که به رغم تلاش های قدرت های استعماری در ایجاد تفرقه و جدایی مصنوعی بین این ملت جدا افتاده از هم هنوز قابل توجه می باشد.
در طول 196 سال گذشته به رغم ایجاد 8 کشور جدید در جنوب روسیه ـ در مناطق اشغال شده از ایران ـ و نیز ایجاد دو کشور در ایران شرقی توسط استعمار بریتانیا نه تنها پیوند های معنوی این ملت واحد با سرزمین بزرگ مادری گسسته نشده بلکه حتی پس از تحولات دو دهه اخیر در منطقه ، این علائق و پیوند ها بسیار گسترده تر هم شده است که با قدرتمند شدن ایران این مهم می تواند بستر مناسبی را جهت شکل دادن و پایه ریزی اتحادیه منطقه ای فلات ایران با محوریت تاریخ و میراث مشترک چند هزار ساله موجود فراهم آورد.
فلات ایران کجا است؟
فلات (نَجد) ایران بزرگ سرزمین وسیعى در آسیاى مرکزی و جنوب غربى است. این فلات میان رودهاى جیحون (آمو دریا) در شمال شرقى، کورا در شمال غربى، سند در جنوب شرقى، و فرات در جنوب غربى قرار دارد. کوه های پامیر و هندوکش در مشرق، جلگه ورا رود (ماوراءالنهر عربی) در شمال شرق، کوههای قفقاز در شمال غربی ،کوه های زاگرس و میان رودان (بین النهرین عربی) در غرب و خلیج فارس و دریاى مکران یا بلوچستان (دریای عمان) در جنوب محدودهٴ طبیعى فلات ایران را مشخص میکند.
ایران امروز، با مساحتى نزدیک به یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار کیلومتر مربع، بخشى از این فلات است.
بدین ترتیب، فلات ایران بزرگ، سه گوشهیى است که راٴس آن در ناحیهٴ قفقاز قرار دارد و قاعده ی آن خطى فرضى است که سرچشمه ی رود جیحون را به محل اتصال رودخانه ی سند و دریاى مکران (عمان) امتداد میدهد. این پهنه ی وسیع از نظر موقع جغرافیایى چهارراه برخورد اقوام و ملل گوناگون بوده و این خود در شکل گیری تاریخ و فرهنگ مشترک بین مردم این مرز و بوم تاثیرى عمیق و همه جانبه برجاى گذاشته است.
محدوده جغرافیای ایران بزرگ
بی تردید مردم سرزمین فلات ایرا ن و ایران بزرگ شامل کردها،آذری ها، تات ها ،تاجیک ها، پشتون ها، بلوچ ها، تالشی ها، ارمنیها، اوستیاییهای قفقاز (که خود را ایرونی می نامند)و… ازیک تاریخ،یک فرهنگ،سنت وآداب و رسوم و…برخوردار هستند و پراکندگی ،و جدایی بخش های مختلف ایران بزرگ در طول 196 سال گذشته ساختگی و مصنوعی و ساخته دست استعمار گران روسیه و انگلستان و نه خواسته مردم این مناطق بوده است و ایجاد اتحادیه منطقه یی فلات ایران یا کشور های وارث تمدن ایرانی با رویکرد همگرایی منطقه یی سبب ساز ایجاد نوعی همگرایی فرهنگی، هویتی و اقتصادی میان مردم ملتی می شود که در تاریخ پر فراز و نشیب فلات ایران، در کنار هم زیستهاند و از عناصر فرهنگی و تمدنی مشترکی (مانند نوروز، زبان پارسی و سایر زبان های آریایی و شخصیتهای اساطیری، فرهنگی و تاریخی مشترک) بهره میبرند. کشورهای مورد نظر، یازده کشور ایران، افغانستان، تاجیکستان، پاکستان، ازبکستان، ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان، ارمنستان، قزاقستان و قرقیزستان و نیز بحرین و مناطق نیمه مستقل اقلیم کردستان عراق و مناطق شمال قفقاز از جمله داغستان و اوستیا هستند که مردمانشان با فرهنگ و تاریخ مشترک هزاران سال در کنار هم زیسته و در سدههای گذشته، در کشاکش رقابتها و توطئه های استعماری از هم جدا شده اند.
پیشینه ایده تشکیل اتحادیه منطقه ای ایرانی
پیشنهاد تشکیل اتحادیه منطقه یی میان کشور های وارث تمدن ایرانی برای نخستین بار در قالب واژه پان ایرانیسم توسط دکتر محمود افشار یزدی در سال 1305 خورشیدی برای ضرورت اتحاد کشورهای ایران و افغانستان و سایر کشور های میراث دار تاریخ و تمدن ایرانی مطرح شد. این واژه، بر این پایه به کار رفته که هر جا که مردمان ایرانی نژاد « از گذشته های دور تاریخی » در آن زندگی می کنند بخشی از ایران است و هر جا که بخشی از فلات ایران است هم اکنون ایرانی نشین باشد یا نه از آن ایران بزرگ و فرهنگی می باشد . این ایده پس از دوران اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 1320خورشیدی و انگیزش احساسات میهن پرستانه ایرانیان از جایگاه خاصی در میان ایران دوستان بر خوردار شد.
نخستین تلاش عملی برای اتحاد دو کشور وارث تمدن ایرانی، ایران و افغانستان توسط محمد داوود خان، صدراعظم افغانستان در سال 1339 خورشیدی صورت گرفت. با توجه به این که ایده ایجاد کشور های هم تبار در فلات ایران سال ها ذهن اندیشمندان منطقه را به خود مشغول کرده بود ، در نوروز سال 1339، سردار محمدداود صدراعظم وقت افغانستان به ایران آمد تا درباره ایجاد کنفدراسیون ایران و افغانستان بررسی های تازه ای صورت دهد. و به این سبب، وی در مراسم نوروز آن سال در ایران شرکت کرد چرا که نوروز آیین مشترک بین همه کشور های واقع در فلات ایران محسوب می شود و اتباع این کشور ها نیزدارای نیاکان (تاریخ) و فرهنگ مشترک هستند و به همین دلیل طبق نظر جامعه شناسان از جمله «ماکس وبر» یک ملت محسوب می شوند.
گستره فرهنگی ایران زمین برگرفته از بنیاد نیشابور
در چند سال گذشته پس از پیشنهاد برخی افراد برای عضویت ناظر در اتحادیه عرب که واکنش توام با نگرانی بسیاری از میهن دوستان ایرانی را بر انگیخت ضرورت تشکیل اتحادیه کشور های هم تبار در فلات ایران بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت.
بر اساس پیشنهاد های ارائه شده در آن زمان اتحادیه ای منطقه ای متشکل از 11 کشور مستقلی که در شکل گیری و اعتلای فرهنگ و تمدن ایران قدیم نقش داشته و از 11 حق رأی در سازمان ملل برخوردار هستند پیشنهاد شد.
این کشورها شامل:
1- ایران (به عنوان بزرگترین وارث و بازمانده رسمی فرهنگ و تمدن ایران باستان)
2- جمهوری اسلامی افغانستان
3- جمهوری تاجیکستان
4- جمهوری اسلامی پاکستان
5- جمهوری ازبکستان
6- جمهوری ترکمنستان
7- جمهوری آذربایجان
8- جمهوری گرجستان
9- جمهوری ارمنستان
10- جمهوری قزاقستان
11- جمهوری قرقیزستان.
هستند.
( البته شایان یادآوری است که به این فهرست پیشنهادی می توان کشور هاو مناطق نیمه مستقلی چون بحرین، اقلیم کردستان عراق ، نخجوان، و جمهوری های اوستیا، چچنستان و داغستان در شمال قفقاز را نیز افزود)
هدف این اتحادیه باز آفرینی و ساماندهی هویتی ملتها و اقوام وارث فرهنگ و تمدن ایرانی در منطقه فلات ایران و حواشی آن، در چهار چوب یک اتحادیه منطقه یی سیاسی فرهنگی، و اقتصادی عنوان شده که زمینه ی فعالیت های زیر را فراهم خواهد ساخت:
- گسترش و تعمیق همکاریهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بین کشورها عضو.
- تحقیق و پژوهش درباره تاریخ و پیشینه ی سیاسی، فرهنگی و علمی کشورهای عضو، در راستای شناخت سهم هر یک از کشورها در «فرهنگ و تمدن ایران قدیم» و تقویت فرهنگهای بومی محلی.
- ایجاد بازار آزاد اقتصادی میان کشورهای عضو اتحادیه و تشکیل منطقه یکپارچه اقتصادی (در دراز مدت).
- سرمایه گذاریهای مشترک در پروژههای اقتصادی ـ صنعتی، تجاری و… داخل و خارج از اتحادیه.
- زمینه سازی و تمهید شرایط برای ایجاد «پول واحد» بین کشورهای عضو اتحادیه.
- گسترش همکاری در زمینههای امنیتی و انتظامی و مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان یافته بینالمللی، با هدف کاهش میزان جرم در کشورهای عضو.
- اطلاعرسانی و آشنایی شهروندان کشورهای عضو با فرهنگ و جاذبههای گردشگری هر یک از اعضا و تسهیل شرایط و امکانات برای مسافرتهای سیاحتی، با هدف گسترش گردشگری و رونق صنعت توریسم میان کشورهای عضو اتحادیه و تقویت پیوندهای فرهنگی میان ملتهای آن.
- گسترش همکاری های علمی ـ دانشگاهی میان کشورهای عضو، با هدف احیا و استفاده بهینه از منابع و دستاوردهای علمی و عملی دوران گذشته همه ی کشورهای عضو.
- همکاری کشورها در زمینههای مختلف فرهنگی، از جمله انتشار کتاب ، ساخت فیلم و سریال، نوشتن فیلمنامه و… در موضوعات مربوط به تاریخ کشورها و شخصیتهای تاریخی و سهم هر یک از کشورهای عضو در فرهنگ و تمدن ایران قدیم و تاریخ ملی آنان.
- همکاری های آموزشی ـ اجتماعی برای ریشهکنی بیسواد ی در کشورهای عضو و ارتقای سطح علمی شهروندان.
(که به این بند ها هماهنگی و همکاری منطقه یی کشور های اتحادیه یا کنفدراسیون فلات ایران برای پاسداری جمعی از منافع و هویت تاریخی،سیاسی، جغرافیایی و سنت ها و آیین های مشترک میراثِ فرهنگ ایرانی را نیز می توان افزود که از جمله به این موارد می توان اشاره کرد: همکاری مشترک پژوهشی، علمی، تاریخی فرهنگی اتحادیه فلات ایران در حفظ و حراست از نام خلیج فارس و منافع استراتژیک بنادر و جزایر ایرانی موجود در آن – پاسداشت، احیا و ثبت مُشترک جشن ها و آیین های باستانی فلات ایران همچون نوروز، مهرگان ،سده و… – بهره برداری مشترک از منافع نفتی و محیط زیستی دریای کاسپین (مازندران)- بهره برداری مشترک از راهگذر(کریدور)شمال به جنوب (اروپا به هندوستان) و شرق به غرب (آسیا به اروپا) و …)
البته توضیح این که تفاوت کارکردی اتحادیه کشور های فلات ایران با سازمان اکو در این است که اکو سازمانی است با محوریت همکاری های «اقتصادی»است نه سیاسی و به طور مثال کشوری چون ترکیه که عضو سازمان اقتصادی اکو است در تلاش برای پیوستن به اتحادیه سیاسی ومنطقه یی اروپا است.
ایران زمین و مناطق جداشده در طول 196 سال گذشته
مزایای طرح اتحادیه کشور های وارث تمدن ایرانی به قرار زیر اعلام شده است:
1_ فرهنگ و تمدن ایرانی را محور همگرایی قرار داده است.
2_ شکل موجود کشورها و ملت ها را با حفظ استقلال و تمامیت ارضی به رسمیت شناخته است.
3_ (دست کم) یازده کشور مستقل را شامل می شود(با جمعیتی بیش از 300 میلیون نفر، و 190/277/7 کیلومتر مربع وسعت).
4_ با به رسمیت شناختن هویتی واحد برای همه مردمان این کشورها به عنوان «وارثان فرهنگ و تمدن ایرانی»، سهم متفاوت هر یک از این اقوام و ملت ها را در تشکیل و غنی سازی تمدن ایران قدیم میستاید و تقویت می کند.
5_ همسو با عصر همگرایی منطقه یی و تشکیل اتحادیه های منطقه یی، تشکیل یک اتحادیه قدرتمند منطقه یی را بر اساس فرهنگ و تمدن ایرانی طراحی می کند.
قابل توجه این که تشکیل اتحادیه ذکر شده با توجه به تاثیرات مثبت فراوان در توسعه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی منطقه ای مورد استقبال گسترده ایرانیان و بسیاری از دولت های وارث فرهنگ ایرانی قرار گرفته،ولی متاسفانه هنوز به مرحله اجرا نرسیده است که بسیار ضروری است مورد توجه جدی دست اندرکاران قرار گیرد.
تشکیل اتحادیه فلات ایران بستری برای ثبات سیاسی منطقه یی
بی شک همت دولت های منطقه با محوریت ایران برای تشکیل اتحادیه کشور های فلات ایران می تواند ضمن تعامل و همکاری منطقه ای در بلندت مدت ثبات سیاسی و رفاه اجتماعی را برای همه مردم هم تبار به همراه آورد. علاوه بر این تجربه اتحاد آلمان و باز گشت هنگ کنگ و ماکائو به چین گویای این نکته است که در بلند مدت یکپارچگی سرزمینی را نیز برای مردم جدا نگه داشته از هم به همراه آورد.
1-کشور آلمان، در پایانِ جنگِ جهانىِ دوم، به دنبالِ تسلیمِ بدون ِ شرطِ حکومتِ نازى، به اشغالِ چهار دولتِ فاتح در آمد. به منظور تضعیف این کشور، آلمان را به دو پاره ی شرقى و غربى تقسیم کردند. اما ۴۶ سالِ بعد، یعنى در سالِ ١٩٩١،۱٣٧٠ خورشیدى، بدونِ اینکه گلولهیى شلیک شود و یا قطره خونى بر زمین ریزد، دو پاره شرق و غرب به هم پیوستند و آلمان متحد را تشکیل دادند.
2- از سوىِ دیگر، روزدهمِ تیرماهِ ١٣٧۶ خورشیدى، هنگ کنگ پس از ١۵۶ سال جدایى، به چین، سرزمینِ مادر، پیوست و پس از آن ماکائو نیز پس از بیش از یک قرن جدایی از استعمار پرتغال به چین بازگشت.
در موردهاى بالا، دولت هاى مزبور با آگاهى از حقوقِ ملى ِ از دسترفته خود، و با درایتِ سیاسى، راه هاى گوناگونى را براى رسیدنِ به هدف برگزیدند. دولتِ چین، با آگاهى کامل، سیاست صبر پیشهکردن را برگزید. دولتِ آلمان با بهره گیرى از موقعِ مناسب جهانى، فروپاشى اتحاد جماهیرشوروى- و از میان رفتن قدرت مانع – توانست وحدت دوباره را به ملت آلمان بازگرداند.
گرچه در این میان نقشِ دولتها در تحققِ یگانگىِ ِ ملى بسیار والاست، اما مهمتر از آن، نقشِ ملت و مردم است. شناسایى حقوقِ ملى، زنده نگاه داشتنِ خواستِ مؤثرتر وحدت، و یافتن راهى براى دستیافتن بدان، همه وظیفههایى است که بر دوش مردم و بویژه فرهیختگان جامعه قرار دارد. مهم ترین عامل در تحققِ وحدت هنگ کنگ با چین، شمالِ ویتنام با جنوب، شرقِ آلمان با غرب، بیدارىِ وجدانِ مردم و زنده بودنِ خواستِ یگانگى در یاد و خاطره ی ملی بود. این ملتها، در تمامىِ سالهاى جدایى، اجازه ندادند حقوقِ از دسترفته ی تاریخى از یاد و خاطرشان زدوده شود. چه این حقوق بر پایه ی قرارداد و چه به زورِ شمشیرِ از آنان سلب شده باشد.
از سالِ ١١٩٢ خورشیدى (١٨١٣ میلادى)، قراردادهایى از طریق دولتهاى وقتِ به ملتِ بزرگ ایران تحمیل شده است. به دنبال این قراردادها، سرزمینِ بزرگِ ایرانیان پارهپاره شده، اکنون تنها بخشى از آن به نام ایران بر جاى مانده است. این قراردادها همانطور که باعثِ پارهپاره شدن ایران بزرگ شدهاند، به دلیل تحمیلى بودنشان، در زمان مناسب هم میتوانند اسباب یگانگى و بهمپیوستن ما شوند.در این سال هاى دراز، در هر دو سوى ِ مرزهاى تجزیه و جدایی، مقاومت هاى بسیار ی به عمل آمده و دولت هاى ایران ، مردم ِ ایران، و نیز ایرانیان ِ به دورافتاده از سرزمین ِ مادری، کوششهاى زیادى براىِ ایجادِ پیوندِ دوباره به عمل آوردهاندو افتخار آفریدهاندو لی هر بار دولت های استعماری جهان با سنگ اندازی و فشار های گوناگون مانع اجرایی شدن آن شده اند.
شرایط روز، فشار های استعمار شرق و غرب جهت جداسازی و ایجاد تفرقه در میان مردم هم تبار فلات ایران و اتحاد سرزمین ایران بزرگ، ما را به یاد سخن فردوسی بزرگ می اندازد که میگوید سلم و تور دو فرزند فریدون که یکی بر غرب و دیگری بر شرق جهان حکومت مینمودند برای تصاحب سرزمین ایران بزرگ ایرج برادر خود و حاکم منطقه را از میان می برند تا از قدرت یابی ایران در امان باشند!
همیشه این امکان وجود دارد که، در زمان هایى، خواست و یا توانِ لازم براى استیفاى حقوقِ از دسترفته ی ملى فراهم نباشد ولی مهم این است که حقوقِ سلب شده ی ملى در یاد و خاطره ی مردم زنده نگاه داشته شود. از نسلى به نسل دیگر منتقل شود تا زمانى که اعاده این حقوق میسر بشود.
بنابر این مهم این نیست که توان این یکپارچگی در شرایط کنونی وجود داشته باشد بلکه مهم این است که یاد و خاطره این یگانگی تاریخی همواره در فکر و ضمیر ایرانی نژادان همواره زنده بماند تا روزی که شرایط ایجاب نماید عملی گردد.
ملت بزرگ ایران به رغم وجود تیره های مختلف و رنگارنگ قومی و زبانی داراى یک وطن، یک تاریخ، یک فرهنگ، و آداب و رسوم میباشد. پراکندگى، تفرقه و تشتت و جدایی سرزمین های ایرانی به ملت ایران تحمیل شده است بنابراین بر ماست تا با اجرایی کردن اتحادیه کشور های ایرانی تبار فلات ایران وتبدیل آن به کنفدراسیون کشورهای هم تبار و هم ریشه این خاطرهها را در ذهن خود و فرزندانمان همچنان زنده نگهداریم و هم چون مثال های پیش گفته مترصد فرصتى مناسب باشیم تا یگانگى و اتحاد تاریخ و ملیمان را در قالب این اتحادیه بستر سازی کنیم.