ما، مردم ایران چه میخواهیم ؟
ما، مردم ایران زمین میخواهیم حکومت غیر مذهبی و متمدنی داشته باشیم که رهبران ما آخوند ریشدار، و بیکراوات، و بد لباس و بیفرهنگ نباشند تا در کنار رهبران اروپایی و آمریکایی ما تحقیر نشویم. ما میخواهیم استاندارد برنامه های تلویزیون ما کمتر از من و تو، نباشد. ما میخواهیم آخوندها به شغل خود که همان آموزش ایمان و اخلاقیات در مسجد است برگردند و کاری به کار دولت و اداره مملکت و مجلس شورای ملی نداشته باشند. ما میخواهیم هیچ کدام از اصول و فروع دین اسلام یا هر مذهب دیگری اجباری نباشد و اختیاری باشد و مردم ایران زمین آزادانه مذهب مورد علاقه خود را دنبال کنند. ما، میخواهیم در جامعه ما گشت ارشاد و منکرات وجود نداشته باشد. ما میخواهیم آزادانه بهترین جشنهای خانوادگی، عروسی و تولد، فارغ التحصیلی و کاری، فرهنگی و مردمی را در خانه و در هتلها و در رستورانها و پارکها و هر کجا که مایل هستیم بر پا کنیم و در تمام این جشنها مرد و زن، بزرگ و کوچک در نهایت آزادی رقص و پایکوبی کنند، در صورت تمایل مشروبات الکلی میل کنند و شاد باشند. ما میخواهیم در سراسر کشور، در خیابانها، در هتل ها، رستوران ها، پارکها و دفاتر، موسیقی مورد دلخواه خود را بشنویم و جامعه مان مملوّ از شادی و میمنت باشد. ما کشور و جامعهای میخواهیم که در آن نوشیدن مشروبات الکلی یک تصمیم شخصی است که از حقوق اولیه هر شهروندی است و به هیچ کس ربطی ندارد، و دولت هیچ حق دخالت در آزادیهای شهروندان ندارند. ما میخواهیم مدارس مان آزاد و مختلط باشد و کیفیت آنها در حد مدارس آمریکا، ژاپن و آلمان باشد. ما میخواهیم جامعهای داشته باشیم که در آن حتا یک ایرانی زیر خط فقر نباشد و حد اقل در آمد پدر خانه برای یک زندگی ابرومند کافی باشد. ما میخواهیم قوه قضا یی کشور به دور از فساد و رشوه گیری و بیعدالتی باشد. ما میخواهیم، فساد و رشوه گیری در شهر داریهای سراسر کشور، در نظام پلیس و ادارات، در گمرک، در ثبت شرکت ها، و خلاصه در تمام کشور ایران ریشه کن شود و نام کشور ایران در ردیف اول کشورهای خالی از فساد باشد. ما میخواهیم دو حزب سیاسی در کشور باشد که یکی نماینده صاحب کاران و یکی نماینده کارکنان باشد و با هم در ایجاد بهترین کیفیت زندگی برای مردم رقابت کنند. ما میخواهیم قوانین شفاف انتخابات داشته باشیم تا همه شهروندان بتوانند در نهایت آزادی و امنیت نماینده مورد دلخواه خود را بدون توجه به رنگ پوست، نژاد، اقلیت مذهبی و قومیتی و اجتماعی انتخاب کنند. ما میخواهیم چنان دانشگاه هایی در کشور خود بسازیم، و چنان آزادیهای اجتماعی داشته باشیم که نه تنها فرزندان ما آرزوی رفتن به آمریکا و اروپا را نداشته باشند، بلکه صدها هزار دانشجوی آمریکایی و اروپایی و هندی و چینی به دانشگاههای ایران بیایند. ما میخواهیم در سراسر کشور شهرهای جدید و مدرن بسازیم و کشوری زیبا و مدرن داشته باشیم که جهانیان آرزو کنند برای سیهت به کشور ما بیایند. ما میخواهیم که دولت ما در هیچ تجارت و صنعتی صاحب آن نباشد و اقتصاد کشور ما مانند آمریکا صد در صد خصوصی باشد. ما میخواهیم فرزندانمان حسرت آمریکا و اروپا را نخورند و ببینند که کشور ایشان از هیچ نظر کمتر نیست. ما میخواهیم پاسپورت شهروندان ایران مورد احترام تمام کشورهای جهان باشد و ما هیچ مشکلی برای گرفتن ویزا در عرض یک روز نداشته باشیم. ما میخواهیم کشور ما دارای یک نظام محترمانه اقتصادی و بانکی باشد که ما هم همانند همه شهروندان جهان به توانیم صاحب کارتهای اعتباری ویزا، مستر کارت و امریکن اکسپرس باشیم و مثل دیگر شهروندان کشورهای پیشرفته سفر کنیم و مورد احترام باشیم. ما میخواهیم کشوری داشته باشیم که اروپاییان، امریکأییان، ژاپنیها و حتا چینیها در داخل کشور ما نسبت به ما احساس برتری یا ترحم نداشته باشند و باعث حقارت ما نشوند. ما میخواهیم فرزندان ما از کودکستان تا دانشگاه زبان انگلیس را آموخته و با روبرویی با شهروندان جهان کم نیاورند و احساس حقارت نکنند. ما میخواهیم کشوری داشته باشیم که سرمایه گذاران خارجی با اعتماد و اطمینان خاطر به کشور ما آمده و احساس امنیت جانی و قضأئی کنند و با کمال میل سرمایه گذاری کنند. ما میخواهیم با آمریکا، با اسرائیل، با فلسطین، با عربستان سعودی، با انگلیس و اروپا، و با تمام همسایگان و کشورهای جهان صلح و دوستی داشته باشیم و به نام ملت و کشوری صلح طلب معروف باشیم.
اینها که ما مردم ایران میخواهیم یک خواب و رویا نیست و همه آنها در حد واقعیت و دسترس ما میباشد، به شرطی که ما، مردم ایران زمین اراده کنیم و هر دولتی را که لیاقت رهبری ما، مردم نجیب زاده ایران زمین را ندارد، از سر راه برداشته و آنان را که لیاقت رساندن ما به این خواستههای معقول را دارند انتخاب کنیم. ما، مردم ایران زمین باید صاحب و فرمانروای کاخهای خود باشیم تا جایگاه خود را حفظ کنیم.
نظام آخوندیسم پس از چهل سال ثابت کرده است که نه مایه بزرگی دارد، نه لیاقت رساندن کشتی ما به سواحل آنچه که ما لایق آن هستیم و نه آنکه واقعا در پی بزرگی ایرانیان در خانواده بشریت بودهاند یا خواهند بود
فریدون خویئ