«هومر آبرامیان»
در گرامی نامه ی اوستا از پنچ گونه پزشکی نام برده شده است،
نخست: اشا بَی شزا Asha bayshaza اَشا همان است که امروزه هنجار هستی – سامان آفرینش – و ریتم کیهانی می گوییم، و «بَی یشزا» همان پزشکی، و آرش آن از میان بردن درد و رنج است. در این رشته از پزشکی، کار «اشو پزشک» این بود که از راه بهداشتِ تن و خوراک و نوشاک و پوشاک، و پاکیزگی خانمان و زیستبوم، مردمان را از گزند بیماری دور نگهدارد، و اگر در پی هرگونه بد هنجاری اشای بدن در جایی شکسته می شد بیاری بیمار بشتابد و سامان و هنجار بایسته را به ساخت و بافت تن و پاکیزگی و زیبایی خانمان و پیرامون زیست برگرداند. در این رشته از پزشکی گاه با مالیدن بخشی از اندامهای تن، یا برخی ورزشهای ویژه، بیمار را یاری می رساندند، همان کاری که امروزه فیزیوتراپی می گوییم.
دوم: داتو بَی شزابیشزا Datou bayshaza یا « داد پزشکی» که امروزه پزشکی قانونی می گوییم. این گروه از پزشکان، مردم را به پاکیزه نگهداشتن تن و جامه و زیستگاه بر می انگیختند و آموزشهای بایسته را به مردم می دادند تا از گسترش بیماری در میان همبودگاه جلوگیری کنند، از سوی دیگر، با جداکردن جام ها و پیاله ها و آوندها و خوابگاه و بِستر و جامه های بیمار از دیگران، در پیشگیری از گسترش بیماری و همه گیر شدن آن می کوشیدند و کسانی را که گمان آلودگی در آنها می رفت در خانههای ویژه یی به نام « نُشوه خانه » یا « خانۀ ۹شبه » نگهداری می کردند. جامه های چنین کسان می بایست با برخی از گیاهان دود زا « گندزدایی » یا (ضد عفونی) می شد، این کار روزانه سه بار انجام می گرفت.
سوم: کرتو بَی شزا Karatou bayshaza یا کارد پزشکی. با شکوه ترین یادگار کارد پزشکی در ایران باستان، همان شیوه ی « رستم زاد » است که امروزه به نا درست به سزار، امپراتور روم نسبت می دهند و آن را «سزارین» می گویند.
چهارمین شیوه ی درمان در ایران باستان اورورو بیشزا Urvoroo bayshaza یا گیاه پزشکی بود، «اورورو» از بُن واژه ی « ارور» به چم گیاه است، این گروه از پزشکان را می توان هم دارو ساز وهم گیاه پزشک نامید.
پنجمین شیوه ی پزشکی در ایران باستان مانتره بیشزا Mantra Bayshaza یا «منثَره درمانی» بود. مانتره یا «منثَره» » به چم سخن ورجاوند اهورایی است، در این رشته از پزشکی، پزشک بدون بهره گیری از دارو، تنها با گفتن سخنان نیک و اندیشه انگیز بیاری بیمار می شتافت، این رشته از پزشکی را می توان با آنچه که امروزه « روانپزشکی » می گوییم برابر شناخت .