hh.jpgدکتر روزبه آذربرزین

سال 57 ، بدون هیچ گونه برنامه از پیش تنظیم شده ای  دست به یک شورش کور زدیم ، سرزمینمان را ویران کردیم و خودمان را به خاک سیاه نشاندیم . در آن زمان که ملی – مذهبی ها سر کار بودند و مهندس مهدی بازرگان داستانهای ملانصرالدین برای ملت ما تعریف میکرد ، روسها و ستون پنجم آنها ، یعنی حزب خائن توده مشغول برنامه ریزی بودند که چطور ایران را غارت و ویران کنند ، فرهنگش را نابود کرده و هویت و شناسه ملی ما را توسط دشمنان قسم خورده ایران ، یعنی آخوند ها بدزدند. چهل سال از آن فاجعه میگذرد . از آنجا که هیچ حکومت مستبد که متکی بر مردم  نباشد ، پایدار نبوده و بزودی آخوند های جنایتکار باید ایران را ترک کنند و آنهائی که میمانند ، اگر دستشان به خون هم میهنی آغشته شده باشد ، محاکمه علنی شوند ، ضرورت برنامه ریزی برای آینده ایران و کنترل دوران گذر ، پیش از پیش حس میشود.

پیام آزادگان و کانون اندیشه وران ایرانی با سابقه مبارزاتی سی ساله ی بدون ایستا ، بر نامه های پیشنهادی خود را جهت آگاهی مردم ایران انتشار میدهد . امید است که صاحب نظران ، فرهیختگان ، متخصصین و عاشقان میهن ، بی تفاوتی و ممتنع بودن را کنار گذاشته و در تکمیل این پروتکل ایران ساز ما را یاری دهند . یک پیشنهاد منطقی و یک راه حل از سوی هم میهنان  اگر با هم جمع شوند ، ما صاحب گنجینه رهائی بخشی میشویم که با آن  ایرانمان را میسازیم . وقتی میدانیم که کاری بنیادی باید کرد و اگر کنار بنشینیم و مشارکت نکنیم ، این به منزله این است که وجود نداریم . هر کدام از ما دینی نسبت به آن آب و خاک و مردم خود داریم . زمان عمل فرا رسیده ، زمان مشارکت و هماهنگی و کنار گذاشتن سلیقه های فردی و من یا هیچکس به سر رسیده .امروز تنها ایران و نجات آن مطرح است . اجازه دهید تا هدف و دیدگاهی برای حرکت خود داشته باشیم.

با بهین آرمانها : دبیر خانه پیام آزادگان و کانون اندیشه وران ایرانی .

 

چه بر سر ما آمد !

سال 57 از سر سیری ، وقتی خوشی زیر دلمان را  زد با چشمان بسته به خیابان ها  ریختیم . آخوند مکار و مشاوران روسی  و انگلیسی با شناخت از خلقیات ما ایرانی ها ، در این چهل سال مردم ما را به چنان فقری دچار کردند که در طول تاریخ کشورمان بی سابقه بوده است . توده های فقیر از نفس افتادند ، کارتن خواب و گور خواب شدند و رژیم برای فقیر کردن طبقه متوسط اجتماع بر خلاف موازین اسلامی که در ظاهر میگوید ربا و سود بانکی حرام است ، باز با شناخت مردم ما ، بهره 24 درصدی برای پس انداز پول شما پیشنهاد کردند و زمانیکه شما دار و ندار خود را به بانکهای رژیم دادید ، یک شبه بانکها ورشکست و پولهای مردم تاراج شد . چهل سال رژیم با فریب و ساده لوحی ما ، ماندگار ماند  . خمینی وژن با دروغ آمد و با دروغ مرد و سران رژیم با وعده سر مردم ما را گرم کردند ، جیب های گشادشان را پر کردند و میلیون میلیون دلار و یورو سرازیر حسابهایشان در بانکهای خارج شد . چهل سال زجر و تیره روزی کافی است .

سال 57 ، ملت ما خواهان یک حکومت مذهبی پوپولیستی و واپسگرا نبود . همانطوریکه اشاره کردیم ، انقلاب ما از سر سیری بود . خانه ما نیاز به رنگ و چه بسا عوض کردن چند چوب پوسیده داشت ، نه اینکه ما آنرا با دینامیت منفجر کنیم که چه ! انقلاب کردیم ! در زمان شاه فقید مردم ما نظر خوبی به ملایان نداشتند ، راحت تر بگوئیم ، آنها اصلا داخل بازی نبودند . دستار بندان توانسته بودند در کنار فرهنگ القاطی ما به نوعی همزیستی قارچ گونه دست پیدا کرده و در خدمت ملی گرایان و بازاری ها باشند. اگر خاطرتان باشد ، در جشن ها و شادیها کسی آنها را نمی دید . آخوند ها در مراسم ورزشی ، فرهنگی ، هنری  آفتابی نمی شدند . در عروسی ها ، حضور آخوند تنها در زمان عقد بود و ارتباط و ارتزاق آنها در مرده خوری بودو هست . پوشش زنان و مردان ما در زمان شاه فقید ، استفاده از مشروبات الکلی ،رقص و شادی و فیلم های ما ، کنار دریا رفتن ، کنسرت و موسیقی و هنر برای مردم و… سر نخ های معنی داری به ما ارائه میدهد که ایرانی هیچگاه مسلمان راستین نبوده و نیست . به قول پروفسور برادلی اسمیت : ایرانی نمیتواند مسلمان باشد .  ایرانی همانند زنی است در حرمسرای اسلام که با رضایت خویش به این پیوند تن نداده و مدام در پی بهم زدن نظم حرمسرا است .

در زمان شاه ، مردم تمایل داشتند ، پولی کمی بیشتر از پولی که به گدایان میدادند به ملایان  دهند تا برای خانم های خانه روضه بخوانند و درست در همان زمان ، آقای خانه در باغچه های کرج و لویزان در آغوش رقاص های حرفه ای با بساط تریاک حال میکردند . اگر به ملایان پول میدادند ، بخاطر ترسی بود که از کودکی در آنها راجع به جهنم نهادینه شده بود .پول اهدائی به آخوند ها بیشتر مواقع حالت صدقه داشت . در این چهل سال ، تصور مردم از روحانیت که به دروغ خود را پرهیزکار و پاک جلوه داده بودند ، همگی به باد رفت و مردم ما با چهره ترسناک و هول انگیز آخوند دزد ، زنباره ، لواط کار ، رشوه گیر ، جنایتکار ،دروغگو ، شیاد و وطن فروش و… مواجه شدند . خوشبختانه امروزه نه تنها حرمت آنان لجن مال شده که صد البته ، خودشان مقصرند بلکه تقدس ویران کنندگان سرزمین ما و قاتلین اجدادمان هم شکسته شده است و هم اکنون نامهای محمد و علی همراه با القاب مضحک به زبان رانده میشود .

در یک کلمه باید گفت که مسلمانی ایرانی آبکی است و بیشتر جنبه تظاهر به منظور بهره برداری و حفظ موقعیت در رژیم آخوندی دارد. بنابراین جنگ ما ، نزاع با باور مردمانمان نبوده  ، چون اصلا باوری مطرح نیست .

راه های سرنگونی جمهوری اسلامی

این پروتکل بر اساس بررسی های تاریخی ، جغرافیائی ، قومی ، عقیدتی و با در نظر گرفتن خصوصیات اخلاقی ایرانیان و زجر و تیره روزی آنان در چهل سال حکومت ننگین دستار بندان و شناخت چهره کریه و دهشتناک اسلام تنظیم شده است .

نکته نخست این است که فساد فراگیر و ترسناک در بین سران نظام ، همراه با فقر و نارضایتی مردم و ماجراجوئی های سید علی خامنه ای بیش از هر زمان پایه های حکومت آخوندی را لرزان و سست کرده است .

برای سرنگونی رژیم چه گزینه هائی موجود است ؟

گزینش اول :

دخالت نظامی آمریکا و متحدانش که شوربختانه طرفداران نسبتا زیادی دارد . پیام آزادگان و کانون اندیشه وران ایرانی بر این باورند که سقوط رژیم آخوندی باید به دست مردم ایران صورت گیرد . تجربه تلخ آنچه بر سر افغانستان و عراق آمد را نمی خواهیم تکرار کنیم

در این خصوص با مذاکرات طولانی با مسئولین آمریکائی ، آنها را متقاعد کرده ایم که با خیزش مردم ما ، اگر نیروهای مزدور نظام بسوی مردم ما آتش گشودند ، آنها از مردم ما دفاع کنند . کاری که در افغانستان مقابل طالبان و در عراق مقابل داعشی هاو در اروپا ،در یوگسلاوی (بوسنی و هرزگووین ) کردند.در این خصوص قول های مساعد دریافت شده است. اصولا آمریکا و متحدانش از ماجراجوئی های آخوند ها که خاورمیانه را به آشوب کشانده و تهدید جدی برای امنیت جهان هستند ،

خسته شده اند . نکته مهم برای ابر قدرتها در راستای کمک ، منافع آنها است . کسی دلش برای ملت ما نسوخته .

گزینه دوم :

ودتای سپاه پاسداران یا ارتش علیه ولی فقیه . در این خصوص باید گفت : شرایطی که نظام جمهوری اسلامی برای مشتی لومپن و دون مایه که در عمر نکبت بارشان جز باج خوری و چاقو کشی کاری نکرده اند ، باعث میشود که این افراد از نظام ولایت فقیه تا زمانیکه خطری جدی آنرا تهدید نکرده است ، پشتیبانی کنند . بسیاری راجع به سپاه پاسداران و خون خواری آنها سخن میگویند و به حمایت آنها از بشار اسد اشاره می کنند که چگونه بیش از نیم میلیون از مردم سوریه کشته شده اند و آنها کماکان بر موضع خود ایستاده اند . چندی پیش یکی از فرماندهان رده ی بالا سپاه گفته بود که : نقش سپاه در حفظ تمامیت ارضی ایران نبوده و کار ما حفظ ولی فقیه است ! بنابراین روی کودتا ی سپاه و یا ارتش که زیر نظر سپاه است نمی توان حساب کرد .

گزینه سوم :

خیزش همه جانبه مردم ، قطع توافق بین مظلوم با ظالم .

اعتصابات سراسری و به تعطیل کشاندن کامل کشور . قطع برق . قطع نفت و گاز . اعتصاب رانندگان وسائل نقلیه عمومی . ایجاد راه بندان. شعار نویسی . به آتش کشاندن فساد کده های مذهبی و مراکز بسیج و سپاه پاسداران . غارت امامزاده ها . غارت صندوق های صدقه .قطع خمس و زکوه و مالیات . ندادن قبض آب و برق ، گاز و  تلفن .سوار شدن اتوبوس و مترو بدون پرداخت پول ( اگر راننده سئوال کرد ، بگوئید : امام خمینی گفته : مجانی است ! )  انفجار پل ها و تونل ها .انفجار دکل های برق و مخابرات . انفجار لوله های گاز و نفت .به تعطیلی کشاندن کامل دانشگاه ها و مراکز آموزشی .غارت انجمن های اسلامی دانشگاه ها و سازمانهای دولتی و بخش خصوصی .غارت پادگانها و مسلح کردن مردم .

در تاریخ معاصر جهان بودند دیکتاتور ها و فاشیست هائی که با مقاومت مدنی مردم کشورشان از اریکه قدرت سرنگون شدند . پینوشه در شیلی و

مارکوس در فیلی پین و سرنگونی حکومت نژاد پرست افریقای جنوبی نمونه های خوبی است که مردم ما میتوانند از آنها به عنوان الگو سود ببرند . چهل سال ظلم و خفقان و سرکوب جمهوری اسلامی ، مردم ما را به زمان خیزش وانفجار نزدیک کرده است خیزش عمومی ، همان طوریکه از نامش بر می آید ، نیاز به مشارکت مردم دارد . البته مشارکت مردم به تنهائی کافی نیست .این حرکت نیاز به برنامه ریزی و رهبری دارد . نمی توان مردم را به خیابانها کشاند و آنها را مقابل تیر مزدوران حکومتی قرار داد .خیزش عمومی مردم ایران نمی تواند به شکل خود جوش صورت گیرد . این حرکت باید سیستماتیک باشد .

ضرورت وجود رهبر که خیزش را از خارج هدایت کند ، حیاتی است .

وجود رهبر در داخل ایران خطرناک بوده و با دستگیری و قتل او توسط رژیم سفاک اسلامی ، جنبش می خوابد . حضور میلیونی مردم ما در سال 88 بدون رهبری شکست خورد و مرگ بیش از یکصد تن از هم میهنان ما را به همراه داشت. خیزش مردم با ید مورد حمایت سازمانهای حقوق بشر و کشور های قدرتمند جهان  باشد . انعکاس گسترده اعتراضات و اعتصابات مردم باید بگوش جهانیان برسد ، نه مثل زمان باراک اوباما که به رسانه های آمریکائی  دستور داد تا  اعتراضات انتخاباتی ایران در سال 88 رابه صرف اینکه ، آمریکا با ایران بر سر مسائل اتمی مذاکره می کند ، پوشش نداده و بر آن سر پوش بگذارند . در آن زمان بنا به دستور اوباما هیچ رسانه آمریکائی ، آنچنان که مرسوم و معمول است به اتفاقات ایران و سرکوب مردم توسط رژیم  توجه نشان ندادند . گزارش آنها کوتاه و بدون پیگیری بود .

سفاک بودن و خونخوار بودن آخوند و لومپن های حافظ آنها در سپاه پاسداران و بسیج بر کسی پوشیده نیست ، اما این دلیل آن نمی شود که ما گوسفند وار به مسلخ برویم ، همانطوریکه در این چهل سال اینکار را کردیم . در شیلی خیزش مردم تا سر نگونی پینوشه ده سال به طول انجامید . حضور در خیابان و فرار و گریز از مقابل مزدوران حکومت ، باعث میشود تا ترس مردم بریزد . حمایت کشور های قدرتمند و در راس آن آمریکا که مقابل سپاه پاسداران و بسیجی ها به ایستد ، موازنه قدرت را به سود مردم ما تغییر میدهد .

برای سازماندهی اعتراضات ، رهبر ابتکار عمل را به دست گرفته و مردم را برای تظاهرات خیابانی دعوت می کند . ارتباط رهبر با مردم از طریق وسائل ارتباط جمعی و تکنولوژِی های موجود کار بسیار ساده ای است . تظاهرات خیابانی شروع کار است ، البته در ابتداء باید تظاهرات برق آسا باشد و پیش از آمدن نیرو های مزدور نظامی ، علیرغم اینکه تهران زیر پوشش تلویزیونهای مدار بسته است ، مردم با نقاب و با هماهنگی قبلی با آتش زدن بانکها و سازمانهای دولتی ، محل را ترک کنند و همزمان در نقطه دیگری از شهر ، اتفاق مشابه بیفتد . باید کاری کرد که کنترل از دست رژیم خارج شود . شعار نویسی ، پخش اعلامیه و شبنامه ، بر خلاف نظر بعضی ها که آنها را بدون اثر میدانند ، بسیار مهم است . همانطوریکه پیش از این گفتیم : اعتراضاتی که در پنهان صورت گیرد و از فضای مجازی به بیرون درز نکند ، آب در هاون کوبیدن است . بیرون نیآمدن از خانه در روزهای حکومتی بسیار اثر گذار است . اعتصابات کارگری و کارمندی باید با بر نامه ریزی دقیق چرخ و روند عادی رژیم را بهم ریخته و متوقف سازد . در خیزش عمومی مردم ، تمام اقشار در هر سن و سال باید شرکت داشته باشند . تشویق کودکان در نرفتن به مدرسه کارساز است . کادر رهبری با متخصصین جنگ های روانی ، دستور کار را به آگاهی مردم میرسانند . تعطیلی بازار و تحریم کسبه آن که همواره دست در دست آخوند ها دارند موثر است . بازاری پول پرست وقتی تحریم را ببیند ، به آخوند پشت می کند . در این خصوص شک نکنید . با ابتکار رهبر ، هسته های مقاومت در داخل ایران تشکیل و هر روز بر دامنه اعتصابات و اعتراضات می افزایند .

سید علی خامنه ای مانند پینو شه و مارکوس رفتنی است . امروز جهان علیه رژیم خون ریز و تروریست پرور جمهوری اسلامی بسیج شده است .سخنرانی نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد مبنی بر اینکه : تمام ملل جهان باید علیه جمهوری اسلامی به پا خیزند ، نشانه امید واری برای سرنگونی رژیم آخوند ها است .

هیچ یک از همسایگان ایران نظر خوبی راجع به حکومت ملا ها ندارند . و این یک فاکتور مثبت برای ماست. آنچه مهم است ، این است که ملت ما نا امید نشود .در خیزش بزرگ مردم ما ، انتظار خشونت از سوی مزدوران و نیرو های انتظامی را داریم ولی با استمرار اعتراضات و اعتصابات ، این خشونت روز به روز کمرنگ تر شده و آن زمان می بینید که چطور نیرو های انتظامی به سوی مردم بر گشته و سلاح خود را به سمت دشمنان ایران و ایرانی نشانه خواهند رفت.در بین ارتشی ها ی ما ، میهن دوستانی هستند که قلبشان برای ایران و مردم آن می طپد .  همانطوریکه خشونت در هندوستان ، صربستان ، لهستان و شیلی نتوانست جنبش آزادیخواه مردم را متوقف کند ، در ایران هم نمی تواند اینکار را بکند . سید علی خامنه ای و سگ های پاسدارش باید بفهمند که هر چه بیشتر به سوی خشونت بروند ، قبر خود را زودتر کنده اند . مرگ یک شهروند ، ده ها تن را به خیابان ها  می کشد . این یک قانون کلی است : خشونت بیشتر ، مقاومت بیشتر به همراه دارد . مردم ما باید روال زندگی عادی را مختل کنند . راه بندان راه بیندازند . چراغ های اتوموبیلشان را روشن کنند . بوق بزنند . شبها بر پشت بام ها فریاد مرگ بر ولایت فقیه و خامنه ای سر دهند .باید کاری کرد که نشان دهید ، رژیم و نیرو های سرکوبگر آن کنترلی بر اوضاع ندارند .دست انداختن و هجو کردن رژیم کارساز است  کاری باید کرد که رژیم احمق و بی کفایت جلوه کند .برای هر کاری باید تابع استراتژی بود. مسئول اینکار رهبر و کادر رهبری است که با واکنش های رژیم ، بدل و خنثی کردن عمل  آنها را به مردم آموزش میدهند . با افزایش دامنه اعتصابات و مستاصل شدن رژیم ، حمله به مراکز انتظامی و پادگانها ، امکان دستیابی به سلاح و مسلح نمودن مردم را امکان پذیر می کند . آن وقت کار مقابله نظامی آسان میشود . آنچه امروز مطرح است : اتحاد ، بر نامه ریزی و از خود گذشتگی است . بی تفاوتی را باید کنار گذاشت و برای آزادی میهن و مردم زجر کشیده ی آن به پا خاست.

اهداف پروتکل : فرو پاشی نظام استبدادی – آخوندی . استقرار آرامش و امنیت و تلاش در راه رفاه عمومی . استقرار حکومتی دموکراتیک و مردم سالار . حفظ تمامیت ارضی کشور . جدائی دین از حکومت .تساوی حقوق زنان و مردان و پایان دادن به عمر ننگین جامعه مرد سالار در ایران .رعایت کامل اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل .آزادی احزاب . آزادی های  فردی .آزادی مصبوعات . آزادی بیان ، اندیشه همراه با ضمانت اجرائی آن . تشکیل ارتش ملی ، پس از انحلال سپاه پاسداران ، متشکل از نیروهای زمینی ، هوائی و دریائی .تمام مردم ایران در هر پست و مقام و منصب دارای حق رای هستند و نیروهای مسلح از این حق محروم نبوده و میتوانند در انتخابات شرکت کنند . استقلال کامل ارتش. انحلال مجلس خبرگان و شورای اسلامی و جایگزینی آنها با مجلس شورای ملی و سنا .اشاعه حس ناسیونالیستی و باز یافتن شناسه و هویت ملی . انتخاب درفش کاویانی به عنوان سمبل هویت و شناسه ایرانیان و بر گرداندن پرچم سه رنگ شیر و خورشید با شیر بدون شمشیر کج عربی  ،   بجای پرچم خرچنگ نشان جمهوری اسلامی ، به عنوان پرچم رسمی کشور .  جایگزین کردن سرود ای ایران ، ای مرز پرگهر بجای سرود تقلیدی جمهوری اسلامی از کشور کره .استقلال کامل دانشگاه ها و تغییرات بنیادی در امر آموزش و تدریس دانش روز جهان .

در این پروتکل به تمامی خواسته های مردم ایران اشاره شده و برای رفع مشکلات جاری با کمک متخصصین و کارشناسان مجرب و آگاه راه حل های مناسب و کوتاه مدت ارائه داده شده است.

ضرورت داشتن رهبر

ایران در حال حاضر دارای  رهبری کارآمد وشناخته شده در صحنه بین المللی که لازمه بوجود آوردن و اداره جنبشی جهت سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی باشد ، بجز شاهزاده رضا پهلوی نیست…شناخت جهانیان و پشتیبانی مردم و خصوصا جوانان درون  میهن ، که مطئمن هستند ، شاهزاده رضا پهلوی استمرار دهنده خدمات پدر بزرگ و پدر خود میباشد ، سکان هدایت کشتی آسیب دیده وطن را به دست های ایشان سپرده است .  برای رسیدن بهدف، ابزار کار را  باید مهیاکرد . سئوال اینجاست که ابزار کارچیست وایا این وسائل موجود ومهیاست یا خیر؟

ایران بدون کمک های بین المللی قادر ب انجام این مهم نیست و بافت فکری ایرانی نیز خواستار چنین کمکی ایست. حال این سناریو بچه طریقی میباست بنمایش گزارده شود؟

در وحله اول یک سیستم تبلیغاتی کارآمد بمنظور آماده کردن مردم به قبول این ادعا که ایران تنها بوسیله مردم درون مرز  که از خارج توسط رهبر اداره خواهند شد ، آزاد میشود و این شروع کار است.

ایرانی باید بداند که در جنگ نا برابرِ مقابله با دشمنش حلوا پخش نمیکنند و بمانند هر رستاخیزی خون ها ریخته خواهد شد

کارت برنده این رویاروئی در اختیار قدرت بزرگ امریکا و توافق هم پیمانانش در این مطلب که اگر رژیم  در برابر خواسته بحق مردم ورستاخیزش دست به اسلحه ببرد… آنان با تمام قوا بکمک آنان خواهند شتافت و این یک حمله نظامی به ایران نیست و نمیبایست چنین تلقی شودزیرا حتی دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی را به پشتیبانی از رژیم وا خواهد داشت،  بلکه حرکتی به منظور  دفاع از حقوق حقه انسان ایرانیست… و آنگاه خواهید دید که چگونه ایرانی همیشه منتظرِ کمک… پا بمیدان خواهد گذاشت.

راه چاره وجود دارد…وجود رهبری…سازمانی قابل اعتماد  همراه با بودجه کافی…برنامه تبلیغاتی حساب شده بمنظور ایجاد جنگ روانی و آماده کردن مردم، به بپاخیزی… تضمین منطقی وکافی توسط قدرت های غربی در دفاع نظامی از خواسته های مردم درتغییر رژیم در صورتیکه نظام  دست بکشتار مردم در برابر خواسته های بحقشان بزند…بدون شک شروعِ  حرکت مردم ،خاتمه عمر این رژیم عفونت بار است.، که باید وقتی برای دفن آن گذاشت.hh.jpg

دنباله دارد

پاسخی بگذارید

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: