دریای پارس چگونه پدید آمد
هومر آبرامیان
داده های زمین شناسی نشان می دهند که پیرامون 500 هزارسال پیش، ریخت نخستینِ دریای پارس در کنار دشت های جنوبی ایران پدید آمد و در پی دگرگونی های پیاپی که درساختار درونی و بیرونی زمین رخ می داد، ریخت ماندگار کنونی خود را بدست آورد. این شاخاب در آغاز، بسیار پهناور بود بگونه یی که تا واپسین سال های چرخه سوم زمین شناسی، بیشترِ جلگه های برازجان – بهبهان – و خوزستان تا رشته کوه های زاگرس در زیرآب بوده اند.
ویژگی های گیتا شناسی
پهنه ی دریای پارس برابر واپسین برآوردهای آب نگاری نزدیک به دویست و چهل هزار کیلومتر چهار گوش تخمین زده شده است. درازای کرانه های آن از دهانه ی اروند رود تا تنگه ی هُرمُز، در بُنمایه های ایرانی ۸۰۵ کیلومتر، و در بُنمابه های دیگر مانند دانشنامه ی بریتانیکا ۶۱۵ مایل [بیش از ۹۰۰ کیلومتر] نوشته شده است. این نا همسانی در باره ی پهن ترن و تنگ ترین گذرگاههای شاخاب پارس نیز بچشم می خورد. در بُنمایه های ایرانی پهن ترن جای شاخاب پارس را ۲۸۸ کیلومتر و تنگ ترین گذرگاه آن را در تنگه ی هرمز کمی بیش از ۴۶ کیلومتر نوشته اند، ولی دانشنامه ی بریتانیکا با بهره گیری از دانشنامه ی پهناب شناسی، پهن ترین جای شاخاب پارس را ۲۱۰ مایل [برابر ۳۳۰ کیلومتر] و پهنای تنگه ی هرمز را ۳۵ مایل [بیش از ۵۵ کیلومتر] نوشته است.
شاخاب پارس با برخورداری از ژرفایی کمتر از ۹۰ متر، یکی از کم ژرفاترین دریاهای جهان است بجز تنگه ی هرمز که ژرفای آن گاه تا ۱۸۰ متر هم می رسد.
این شاخاب از راه تنگه ی هُرمُز به دریای اُمان و از راه دریای اُمان به دریاهای آزاد می پیوندد.
از میان کشورهای همسایه، ایران بیشترین مرز آبی با این شاخاب را دارد.
داده های زمین شناسی
شاخاب پارس از دیدگاه زمین شناسی، فرو نشست زمین ساختگی کم ژرفایی است که در چرخه ی [ترشیاریTertiary ] در کناره های جنوبی رشته کوه های زاگرس پدید آمده است. در همین چرخه بود که چین خوردگی های بزرگ آلپ پدید آمدند و درپی آن چین خوردگی ها زمین به ریخت کنونی خود نزدیک شدند. در روند این چین خوردگیها، کوه های رشوز و آند درآمریکا، پیرنه، آلپ، کارپات و بلندی های یونان دراروپا و کوههای قفقاز، البرز، زاگرس، هندوکُش، هیمالیا و… درآسیا بالا بر افراشتند.
در پی فراپویی و بالشِ گام به گام کوه های البرز و زاگرس، پُشته ی ایران که تا آن هنگام زیرآب بود اندک اندک از زیرآب سر بر کشید. می توان گفت که دریای پارس بازمانده ی گودال بزرگی است که از روزگاران گذشته زمین شناختی در پی فشارِ بر آمده ازآتش فشان های پشته ی ایران پدید آمده و پایداری پُشته ی عربستان در برابراینگونه کُنش های زمینی، ریخت پذیری پهنا ودرازا و ژرفای آن را پدید آورده است.
آبخوست های ایرانی در این شاخاب، دنباله ی رشته کوههای زاگرس اند که در پی بالا آمدن آب، به ریخت گزیرک خود نمایی می کنند.
بیشترین خاک آبخوست های شاخاب پارس، شور و یا آمیخته به گچ هستند، همین آمیختگی خاک و گچ، کار رویش و بالش گیاهان در آبخوست های این شاخاب را با دشواری بسیار روبرو کرده است. نامدارترین آبخوست های شاخاب پارس: قشم – بحرین- کیش- خارگ – ابوموسی- تُنب بزرگ –تنب کوچک و لاوان هستند.
آبخوست های ایرانی دریای پارس
از میان آبخوست های این شاخاب، بیش از سی تای آنها وابسته به ایران هستند، برخی از آنها در پی خیزابِ دریا بزیر آب می روند و پس ازچندی دو باره سر برون می کشند. این آبخوست ها زیستگاه مرجان های دریایی، جایگاه تخم گذاری پرستوهای دریایی ولاک پشت ها، وهمچنین زیستگاه گونه های بسیاری از پرندگان کوچوَرَند و از این دیدگاه ارزش بسیار ویژه یی دارند. بزرگ ترین آبخوست این شاخاب قشم نام دارد.
آبخوست هایی که در استان هرمزگان جا گرفته اند: کیش – قشم- تُنب بزرگ – تنب کوچک- ابو موسی- لاوان- شتور– هندرابی – فرور بزرگ – فرور کوچک – سیری- لارک – ناز- هُرمُز – و هنگام
آبخوست هایی که در استان بوشهر جا دارند: خارگ – خارکو- عباسک – میرمهنا – فارسی – نخیلو – تهمادو – ام الکرم(گرم) – شیخ الکرامه – شیف – متاف- مرغی- چراغی- ام سیله – سه دندون- مولیات .
آبخوست هایی که در استان خوزستان جا گرفته اند: مینو- خورموسی- بونه – دارا- و قبرناخدا.
رودهای اروند- کارون – جراحی – مند – دالکی و میناب، بزرگترین و پُرآب ترین رود هایی هستند که به شاخاب پارس می ریزند و چنانچه گفته شد بیشینه ی آنها از بلندیهای زاگرس سرچشمه می گیرند. ریزش آب در کرانه جنوبی این شاخاب بسیار کم است، همین نکته انگیزه ی بالا بودن ته نشین های کربُناتی در کرانه های جنوبی را پدید آورده است.
ارزش راهبُردی دریای پارس
شاخاب پارس پیوندگاه اروپا – آفریقا- آسیای جنوبی و جنوب خاوری است. از دیدگاه راهبُردی در خاورمیانه بزرگترین وارزشمند ترین کانون پیوند میان سه خشکسار، و بخشی از یک سامانه ی پیوندی میان پهنابِ اتلس- دریای مدیترانه – دریای سرخ – و پهنابِ هند است، بپاس همین ارزش راهبُردی، از دیرزمان تا کنون آماجگاه کشورهای نیرومند، و بازرگانان بزرگ جهان بوده است. از سوی دیگر همین بخش از کره ی زمین سرچشمه بسیار ارزشمند نفت و گازجهان است.
شاخاب پارس از دیدگاه گیتاشناسیِ سیاسی – کان های زیر زمینی – تاریخ – وپیشینه ی آیین های شهریگری بخش بسیار ارزشمندی از کره ی زمین شناخته می شود.
ارزش بازرگانی
کلان ترین انگیزه یی که در جهان امروز به شاخاب پارس ارزش ویژه می بخشد، بودن کان های سرشار از نفت و گاز در زیر بِستر و زیر راستای کرانه های آن است، به گونه یی که این سرزمین را انبار نفت جهان نام داده اند. نفت کشورهای ایران، عراق، کویت، عربستان، وامارات متحده عربی از راه این شاخاب به دیگر سرزمین های جهان می رسد.
نزدیک به ۳۰ در سد از نفت جهان از پیرامون دریای پارس فراهم می شود.
دریای پارس از دیدگاه انبارهای نفتی در سنجش با دیگر سرزمین های جهان دارای برتری های بسیاری است که ازآن میان می توان به آسانی و پایین بودن هزینه ی بیرون کشی نفت و برتری چگونگی آن و سادگی کار جابجایی نمارش کرد.
برابر واپسین بررسی های انجام شده در کرانه های دریای پارس، نزدیک به ۷۳۰ بیلیون بشکه نفت و بیش از۷۰ تریلیون متر گاز برآورد شده است.
سرچشمه های خوراک در دریای پارس
تا کنون بیش از۱۵۰ گونه ماهی و آبزیان دیگر در دریای پارس شناسایی گشته اند. بیشینه ی آنها در آبهای شیرین کارون و بهمنشیر و اروند، و گونه های دیگر در آبهای شور می زیند و درهمانجا تخم می ریزند.
از ارزشمند ترین گونه های ماهی در دریای پارس می توان از: زبیده – حلول- سفید- غیاد – شیر ماهی- شانک- سنگ سر – پیش ماهی – هامور- سیکین – کارفه – توتی – حلوا سیاه – شوریده – خبور- کفشک – سرخو – خابور- و سبور نام برد.
یکی دیگر از فرآورده های خوراکی در دریای پارس میگو ست. گونه های فراوانی از گوشماهی های خوراکی را نیز که در کرانه های بندرعباس و ( ساحل صدف) در بندرلنگه، و پیرامون برخی از آبخوست ها مانند هرمز- قشم و لارک یافته می شوند، باید بر پهرست فرآورده های خوراکی دریای پارس افزود.
شاخاب پارس یکی از بزرگترین پناهگاههای آبزیان وجانوران دریایی مانند: مرجان ها – ماهی های زینتی- ماهی های خوردنی و نا خوردنی – گوشماهی ها- حلزون ها – نرم تنان – شقایق های دریایی – اسفنج های دریایی- اروس های دریایی- لاک پشت ها- دلفین ها – کوسه ماهی هاست.
در بسیاری از نوشته ی های بجا مانده از دریانوردان و نا خدایان از گذشته های دور، از باشندگان شگفت انگیزی مانند: پری دریایی! .. ماهی بزرگی که می تواند یک کشتی بزرگ را در کام خود فرو برد!… کوسه هایی که زبانه های آتش از دهانشان بیرون می زند!… اروسان زیبا روی دریایی.. و جز اینها یاد شده است. باور داشت به اینگونه افسانه ها از روزگاران بسیار کهن لایه یی کلفت از باور مردمان بوده و هنوز هم کم نیستند کسانی که اینگونه سخنان را می باورند.
غول دریایی در شاخاب پارس
نهنگ کشتارگر در شاخاب پاس
آلودگی آب
در دهه های گذشته آلودگی زیستبوم یکی ازبزرگترین چالش ها در این پهنه ی آبی بوده است. سکوهای نفتی و همگرد پالایشگاه ها در پیرامون آن، پساب های زهر آگین فراوانی را به آبهای این شاخاب ریخته اند و همچنان می ریزند!. یکی از بد ترین آلودگی ها در زمان جنگ ایران وعراق رُخ داد، نزدیک به ۸/۵ میلیون بشکه نفت در این آبراه ریخته شد. این آلودگی افزون بر نفتی بود که در پی آتش سوزی چاهها به این آبراه سرازیر می شود، افزون برآن، ده هزار شناور که همه ساله از شاخاب پارس و دریای اُمان می گذرند، و بیشینه ی آنها درکار جابجایی نفت خام هستند، پساب کارکنان و پساب شستشوی موتورها، و آبی را که برای سنگین کردن کشتی برداشته اند، و بسیاری از دیگر مایه های زهرآگین را دراین شاخاب سرازیر می کنند. برابر بررسی های انجام شده هرسال بیش از یک و نیم میلیون تن نفت خام به دریای پارس نشت می کند و ازهمین رو سازمان جهانی دریانوردی (IMO) در سال ۲۰۰۷ پهنه ی دریای پارس را از دیدگاه آلودگی [پهنه ی ویژه] گزارش کرد.
گوشه هایی از آلودگی دریای پارس در سایه سار حکومت اسلامی
آلودگی برآمده از گرد و غبار
یکی دیگر از انگیزه های آلودگی درزیست بوم کرانه های دریای پارس و شهرهای باختری ایران، گرد وغبار و ریزگردها در سرزمین های عربی است. همه ساله بهنگام موسم خشکی توفانی از گرد وغبار از سوی سرزمین های عراق- کویت و شمال عربستان به سوی کرانه های شمال شاخاب پارس می وزد و دنباله ی آن گاه تا تهران نیز فرا می رسد و مردم را از کار و زندگی بازمی دارد. این توفان گَرد و غبار، انگیزه ی گریز پرندگان و بسیاری از دیگر گونه های جانوران را فراهم می آورد و آسیب بسیار به این شاخاب بزرگ می رساند.
توفان شن از عربستان بسوی دریای پارس و ایران