بزرگداشت.JPG

یداله بهزاد

Yadollaj_behzad.jpg

از سخن سرایان نامدار کرمانشاه

گرد آورنده و نویسنده : همایون ابراهیمی

یدالله بهزاد زاده بهمن ۱۳۰۴ خورشیدی

درگذشت : فروردین ۱۳۸۶ خورشیدی

یداله ایوانی ( بهزاد) فرزند حسین ایوانی ، آموزشهای دبستانی و دبیرستانی را در شهر کرمانشاه بپایان رساند و در سال 1327 خورشیدی راهی تهران شد و در دانشکده ی ادبیات تهران ، ادامه ی دانش اندوزی نمود و در دایره ی استادانی چون جلال الدین همائی – بدیع الزمان فروزانفر _ احمد بهمنیار – پرویز خانلری بهره برد و توشه اندوخت .

8.jpg

در سال 1332 خورشیدی وارد کار در وزارت فرهنگ شد وبه دبیری ادبیات در دبیرستان پهلوی کرمانشاه پرداخت ، به ورزشهای باستانی دلبستگی داشت و با تلاشی روز افزون دسته های ورزش باستانی و بسکتبال را در کرمانشاه برای دانش آموزان براه انداخت وخودش نیز در این دو ورزش دست داشت ، افزون بر سروده سرائی ، به روزنامه نگاری ، نگاره گری ، نوشتن خط ، نویسندگی وارد بود با کتابخانه ای بسیار با شکوه در خانه اش ، انباشته ای (کلکسیون ) کمیاب از دست نوشته های خوش نویسان نامدار ایران را در کتابخانه اش داشت همانند علی اکبر کاوه – حسن خطاط کرمانشاهی – محمد رضا اقبال – غلامحسین امیر خانی – یداله کابلی خوانساری .

گزیده هائی کمیاب نیز از روزنامه های کهنه ی کرمانشاه را در کتابخانه اش نگهداری میکرد همچون روزنامه ی خاک خسرو – بیستون – نسیم غرب – آریا و…… بیشتر دوران زندگی اش در آمیخته بود با تلاش و کوششی پیگیر برای پرورش دگر اندیشان و دانش دوستان در میان جوانان شهر کرمانشاه .

مردی درویش ستا و گوشه گیر بود و تا پایان زندگی , همسر بر نگزید و خواستار اورنگ و جاه (مقام ) نبود , همیشه یار تنگ دستان و دشمن زورگویان بود و میهنش را از دل و جان بر خاسته دوست میداشت ،

تا پایان زندگی ، آموزگاری ساده و مهربان بود که همچنان میسرود ، به مبارزات جانانه ی دکتر محمد مصدق می بالید و در جوانی به نهضت آزادی ایران پیوست و آزادی را از دل و جان بر خاسته برای مردم ایران آرزومند بو

در میان آتش و خون ای وطن، من با توام       ور بباید گفت ترک جان و تن، من با توأم

نیست جز گر روز شادی بهرهٔ رندان شود     خوان رنگین تو، در روز محن، من با توأم

مرگ هم پیوند ما را نگسلد از هم، که باز        در دل گور و در آغوش کفن، من با توأم

ترک مادر کی تواند گفت فرزند شریف        ای گرامی مادر من، ای وطن، من با توأم

از میان سخنپردازان و دانشمندان ایران، به استادان سخن، محمد حسین شهریار، کریم امیری فیروزکوهی، حبیب یغمایی، پرویز ناتل خانلری، ایرج افشار، محمود فرخ ، مهدی اخوان ثالث، محمد قهرمان، محمد رضا شفیعی کدکنی، باقرزاده ی بقا، نوید قدسی، سهی و کمال خراسانی دلبستگی داشت و از همشهریان کرمانشاهی خود با بسیاری از شاعران، نویسندگان، هنرمندان، فرهیختگان و پژوهشگران کرمانشاهی، دوستی، و ارادت ویژه داشت، در میانشان می‌توان از جلیلی (بیدار)، کیوان سمیعی، نواب صفا، خان‌بابا جیحونی، علی‌اشرف نوبتی (پرتو)، جلیل قریشی‌زاده (وفا )، مسعود مشکین‌پوش، منوچهر پروینی نام برد .

3.jpg

بهزاد، آگاهی هی ژرفی در سروده و ادب پارسی و عربی داشت و همواره در دانش فرزان ( عرفان) و یزدان شناسی ( فلسفه) ، هنر و ایران‌شناسی، جستجو گری پیگیر بود مردم دار , مشکل گشا ، راهنما و پناهگاه تنگ دستان و نیازمندان بود .

4.jpg

درهنر سروده سرائی ، بیشتر به شیوه و روند خراسانی گرایش داشت وچکامه ‌سرایان بزرگ چون پیربلخ (مولوی) و پیران شیراز (حافظ و سعدی ) را ارج مینهاد ، به باریک اندیشی‌های صائب تبریزی و پیروانش نیز ارادتی ویژه داشت و افزون بر چامه های بلند و استوا ر در سروده هایش ، چکامه ‌های پرشور ، تکه های‌ مثنوی، و چهار خانه ای های ناب ( رباعی‌) را میتوان یافت , همچنین دوبیتی‌ها و سروده های شیوه ی نو، در مانده های بهزاد فراوان است .

2.jpg

شمار سروده هایش در زمینه های گوناکون به ده هزار بیت میرسد که بیشتر در روند مهر ورزی (عاشقانه ) یزدان شناسی – منش شناسی (اخلاق) و نکوهشی است (انتقادی) ، نامک های بچاپ رسیده از ایشان ، گزیده سروده هائیست با نام گلی بر رنگ و یادگار مهر ، همچنین گزیده هائی از سروده های زبان کُردی کرمانشاهی و چند پوشه از سروده هایش که با نام اخوانیات بچاپ رسیده .

علی اشرف تمکین.jpg

علی اشرف تمکین (پرتو) 1299-1357 خورشیدی ، از چامه سرایان کرمانشاه

معینی.jpg

رحیم معینی کرمانشاهی 1301- 1394 خورشیدی ، ترانه وچامه سرای نامدار

لاهوتی.jpg

ابوالقاسم الهامی (لاهوتی) 1887 – 1957 زایشی از

چامه سرایان بزرگ ایران (زاده ی کرمانشاه )

در کارنامه ی با شکوه استاد یداله بهزاد ، میتوان پژوهشات ژرفش را در پیوند با شهر کرمانشاه در دوران قاجار بشمار آورد که در دو پوشه آراسته شده بنام ( جُنگ بزرگ کرمانشاه از عصر قاجار تا بامروز)

افزون بر آن ، جُنگی از دست نویسهای سروده سران بزرگ کرمانشاه را گرد آوری و آماده ی چاپ نمود چون بیدل – سلطان کلهر-اله دوست سالک-محرم.

سروده هائی از بهزاد در رسانه های یغما- سخن – صدف – جهان نو – نگین – در دوران پیش از خمینی بچاپ رسید , از شاهکارهای او میتوان چکامه ی وطن من را نام برد :

آباد بماناد هماره وطن من
کز اوست سرور دل و شور سخن من
از گلشن فردوس که منظور نظرهاست
در دیده من خوبتر آید وطن من
همراه به پیروزی ایرانی و ایران
پیروز شود شادی من بر مِحَن من
برخاسته زین خاکم و یابم هم از این خاک
قوتی که توان گیرد از آن جان و تن من
اینجاست که پرورد مرا مام و پدر نیز
کوشید به حسن ادب آموختن من
مهر وطنم مانده از آباء کرام است
وین خوبتر آیین و نکوتر سنن من
مرگ است و دهند اهرمنان زندگی اش نام
در آب و هوای دگری دم زدن من
دلبسته ایرانم و این نام گرامی
دارد به دلم جای، چو جان در بدن من
هر دشت گهر خیزش، باغ گل و نسرین
هر کوه سرافرازش، کاخ کهن من
آبش به روان بخشی سرمایه هستی
وان خاک به خوشبویی، مشک ختن من
خاطر چو شود خسته، ز مردانش کنم یاد
تا شادی ام افزاید و کاهد حَزن من
از حافظ عارف که به یُمن سخن وی
بس سبزه نو خیز که رست از چمن من
وز سعدی دانا که ز گلهای گلستان
صد جلوه در افزود به سرو و سمن من
وز نامور توس که در خلقت اویَست
بر میهنِ ما منتی از ذُوالمنن من
ز آنها که دل خلق جهان شاد بدانست
شاد است بدین خاک، دل ممتحَن من
سرچشمه شعر و هنر است و ادب و علم
تاریخ گواهی به درست سخن من
خواهم که به هر نغمه کند یا د ز ایران
گر نغمه زنی خوانَد در انجمن من
با دشمن میهن به مدارا نگرایم
ور جای کند با من، در پیرهن من
دل جز به مد یح وطنم لب نگشاید
ور خصم به ترفند ببندد دهن من
اهریمن من دشمن ایرانِ بزرگ است
ایزد برهاناد مرا ز اهرمن من
فنی ز فنون پیشه کند هر یکی از قوم
در مدح وطن نغمه سرایی است فن من
بر بام بلندست گذار من و امید
بهزاد که کوتاه نیاید رسن من
شیرین کند از قند سخن، کام جهان را
خوش گوید اگر طوطی شکرشکن من
این پاسخ آن چامه که استاد سخن گفت:
(ای باده، فدای تو همه جان و تن من)

1.jpg

سرانجام پس از دورهٔ کوتاه بیماری، در دو بامداد روز یکشنبه پنجم فروردین‌ماه سال ۱۳۸۶ خورشیدی درگذشت.

رسید از راه پیری چهره پُرگَرد
ره‌آورد وی انبانی غم و درد

عقابی را ز تیغ کوهساران
فرودآورد و مرغ خانگی کرد

128633_orig.jpg

آرامگاهش در کرمانشاه

بزرگداشت 2.jpg

بزرگداشت از استاد یداله بهزاد : از راست به چپ : استاد شهرام ناظری – پروفسور میر جلال الدین کزازی (زبانشناس نامدار)

بزرگداشت.JPG

شهرام ناظری در جشن بزرگداشت از بهزاد

در دوران د بیرستان ( نویسنده ی نوشتار ) ، از شاگردان دایراه آموزشی استاد یداله بهزاد در دبیرستان پهلوی کرمانشاه بودم میان سالهای 1342 تا 1345 خورشیدی.

پاسخی بگذارید

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: