تیورى دیراک و زروان

دکتر هوشنگ حق بین( ساسانیفر)

C:\Users\Al\Desktop\هوشنگ حق بین.jpg

در این نوشتار سعى میشود که تیورى کوانتمى دیراک را با زروان مقایسه کنیم.

معادله دیراک، یک معادله دیفرانسیلى درجه یک در فضا-زمان است. این معادله براى یک ذره با جرم m نوشته شده ولى ضد ذره با جرم m به ان تحمیل میشود. ذره در زمان به طرف اینده زندگى میکند و ضد ذره به طرف گذشته. محور انرژى که شامل انرژى مثبت و انرژى منفى باشد را تصور کنیم که از هر دو جهت بیکران است. بنا بر معادله دیراک، ذره میتواند تمام انرژى هاى مثبت و منفى را انتخاب کند بجز فاصله بین m و m-. یک باند به عرض 2 m دست نیافتنى است. بعلاوه نقطه مینیمم انرژى (ground state) در بینهایت منفى قرار دارد! چنین سیستمى هرگز با ثبات نمیتواند باشد! زیرا ذره سعى میکند مینیمم انرژى را انتخاب کند که با ثبات بماند ولى با یک اقیانوس بى ته روبرو میشود! براى حل این مشکل، بدلخواه، فرض میکنند تمام انرژى هاى منفى، یعنى اقیانوس بى ته، بوسیله بینهایت ذره اشغال شده است. با یک ذره شروع میکننم ولى بینهایت ذره به ما تحمیل میشود.

ما معتقدیم که معادله دیراک در واقع نظریه تک ذره و ضد ذره نیست. بلکه تیورى هستى است.

با یک ذره شروع میکنیم ولى بقیه هستى اجتناب ناپذیر میشود. ذره اولیه ، در واقع، نوسانات طبیعى ناشى از اصل عدم قطییت است.

دریاى بى انتهاى انرژى هاى منفى همان دنیاى بى انتهاى هستى بالقوه است که اجتناب ناپذیر است. دنیاى بیکران انرژى هاى مثبت همان هستى است که بوسیله اصل عدم قطییت بالفعل میشود. یاداورى میشود که در نوشتار گذشته، هستى از فضا-زمان حاصل میشود.

در ادبیات قدیم شرق (ایرانشهر)، مفهومى بنام زروان وجود داردکه خلاصه انرا اینجا میاوریم.

C:\Users\Al\Desktop\فرتورها\زروان.jpg

زروان خداى فضا-زمان بیکران است. او میل (آرزوى )بچه میکند.

شک میکند که ایا ارزویش محقق مىشود. حاصل آرزو و شک او یک دو قلوى متضاد میشود مانند ذره و ضد ذره. چگونگى این زایش به شرح زیر است:

او ابتدا از فضا-زمان بیکران، یک فضا-زمان نیمه کرانمند میسازد.

در واقع او “حال” و “مکانى” را در فضا-زمان بیکران تعبیه میکند.

طبق اصل عدم قطییت(شک) زمان و مکان را نمیتوان بطور دقیق تعریف کرد.

یک منطقه اندرکنش (میدان جنگ) بنام ” واى” تعیین میشودکه ناشى از اصل عدم قطییت است.

یک منطقه “تاریکى” نیم کرانمندبراى اهریمن و یک منطقه “روشنایى” نیم کرانمندبراى “ضد اهریمن”تعیین میشود. این دو منطقه با منطقه “واى” از یکدیگر مجزا هستند. اهریمن هستى خود را در تاریکى میزاید وضد اهریمن هستى خود را در روشنایى میزاید.

از مقایسه انرژى هاى منفى با تاریکى و انرژى هاى مثبت با روشنایى و (2m) را با (واى) نتیجه میگیریم که شباهت با نظریه دیراک غیر قابل اجتناب اس

پاسخی بگذارید

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: